حیات طیبه-روانشناسی اسلامی



تولید علم یا دلالی علم

در فرمایشات ایت الله جوادی املی بیان شده  که در زمان ما در بین طلاب به جای این که تولید علم شود دلالی علم مرسوم شده است. یعنی طلبه ها به جای این که تلاش کنند و به علوم جدید دست پیدا کنند از علوم قدیمی و کتاب های قدیم که حاصل دسترنج چند نفر عالم  بوده است استفاده می کنند . 000 50  طلبه داریم ولی 3 تا علامه نداریم . » حوزه باید بتواند علامه هایی را تربیت کند که خود مولد علم باشند. علت عدم تولید علم می تواند ریشه در روش تدریس در حوزه ها , ورود طلبه ها در امور ی و اجرایی حکومت و کیفیت درسی حوزه های علمیه باشد.

در قدیم حوزه ها استاد محور بود. طلبه ها دور یک استاد جمع می شدند و سپس با انتخاب و میلی که نسبت به استاد پیدا می کردند سیره های اخلاقی او را دریافت می کردند . هر طلبه برای خود استادی داشت که از او تبعیت می کرد اما اکنون حوزه ها ترمی شده اند و ملاک مدرک گرفتن است و طلبه ها ترم به ترم امتحان دا ده و مدرک حوزوی می گیرند. در این روش طلبه ها سیره زندگی استاد خود را نمی بینند و فقط درس ها و علومی که از قبل بوده را فرا می گیرند . بعضی از طلبه ها علاقمند به دروس حوزوی نیستند و حتی در کلاس های درس , اندیشه های خود را بیان نمی کنند و به نقد مسائل هم نمی پردازند و شاید به  همین دلیل , بعضی از طلاب کم سواد می شوند  همچنین حرکت حوزه ها به سمت دانشگاهی شدن و بروز رویکرد مدرک گرایی باعث شده حتی افرادی که علاقه به دروس حوزوی ندارند به سمت تحصیل در حوزه ها سوق پیدا کنند.

بعد از انقلاب اسلامی تعدا دی از طلبه ها وارد امور ی  ، اداری و حکومتی شدند  و در پی ان در رفتار و منش بعضی از طلاب تغییر رخ داد. ورود بعضی از ون در مسائل اداری ، اجرایی و حکومتی موجب شد تعدادی از ان ها از درس فاصله  گرفته و ایده ال برای ان ها رسیدن به مسئولیت های اجرایی باشد و پس از ان شاهد ورود ون به مجلس , شورای شهر و سایر سمت ها و مسئولیتها هستیم . ت تا قبل از انقلاب در زمینه بحث , تدریس و امام جماعت فعالیت داشتند و در حال حاضر دارای مناصب مختلف شده اند. بعضی ا ز این منصب ها اقتضائاتی را به همراه دارد که مثلا باید ماشین و راننده داشته باشند و شوربختانه  عدم ساده زیستی در میان بعضی ظلاب  ،  طلاب دیگر را ترغیب  می کند تا وارد کارهای اجرایی و حکومتی شوند و یا متاسفانه در حال حاضر برخی از ون شاخص و معروف شده اند و از طرق مختلف مانند صدا و سیما در انظار مردم قرار می گیرند و شاید همین , دلیل این باشد که بعضی از طلاب فقط این افراد خاص را به عنوان استاد می شناسند و فقط به دنبال نظرات و سخنرانی های انان هستند.

در شرایط امروزی بسیاری از طلبه ها به صورت مقطعی وارد حوزه می شوند و پس از رسیدن به یک سطح از علوم حوزوی به شغلی می پردازند و در حقیقت علم اموزی را رها می کنند. دربعضی ازمراکز طلبه ها تا سطحی از مدرک را که داشته باشند از ان ها دعوت به همکاری می شود و ان ها تا همین سطح ا دامه داده و به شغلی مشغول می شوند. بعضی هم برای فرار از خدمت سربازی به سمت تحصیل در حوزه سوق پیدا می کنند . طلابی هم که درسشان تمام می شود و برای تبلیغ به شهر و یا روستا می روند از کسب علم جدا می شوند. بعضی هم به سمت شغل های اجرایی رفته و از استاد اخلاق جدا می شوند و برخی دیگر هم به دنبال منافع  و اهداف خاص خودشان هستند.

از قظع ارتباظ ظلاب با علما اسیب هایی به وجود می اید . طلاب باید همواره با مراجع و علمای بزرگ  که استادان اخلاق می باشند در ارتباط بوده  تا اگر در کار و یا رفتار ان ها ایرادی باشد استادان به ان ها تدکر داده و انها رفتار و عملشان را اصلاح کنند. مدیریت حوزه ها باید امور حوزه ها را بررسی کرده و نگذارند رابظه ظلاب با اساتیدشان کم رنگ و یا قظع شود . همچنین باید کیفیت علمی حوزه ها افزایش یابد و در حوزه ها ظلاب خود سازی کرده تا هدف  ، گرفتن مدرک نباشد چون کار ت رساله عملی است و در شان ت نیست که در امور جزیی و مصادیق اجرایی حکومت و مسائل ی وارد شوند . ت باید مسائل را برای مردم تبیین کنند و وارد اجراییات نشوند . در غیر این صورت  ون نمی توانند به درستی مولد علم باشند و کم کم ت به سمت دلالی علم سوق پیدا می کند .



آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها